همشهری آنلاین - سمیرا باباجانپور: وقتی مجموعه شعر «از مولوی تا ته تهران» را دست میگیریم با شاعری روبهرو میشویم که تهران را جسورانه نگاه میکند. شاعری که به زادگاهش تعلقخاطر دارد و برای حفظ این علاقه بهصراحت پایتخت را دستمایه خلق اثر میکند. «سپیده یگانه» مجموعه شعر «از مولوی تا ته تهران» را توسط انتشارات «فصل پنجم» منتشر کرده است. در این کتاب جغرافیای تهران و فرهنگ ساکنانش شاعرانه روایتشدهاند. به همین بهانه با این شاعر و استاد دانشگاه گفتوگو کردهایم.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
سپیده یگانه در پاسخ به این سؤال که شاعران معاصر تا چه میزان به انعکاس جغرافیا و فرهنگ تهران در آثارشان توجه داشتهاند، میگوید: «در حوزه شعر با دو موضوع متن و فرامتن مواجه هستیم. فرامتن چیزی است که خارج از متن اتفاق میافتد، اما روی شکلگیری متن تأثیر میگذارد و این تاثیر یا مستقیم است یا غیرمستقیم؛ تاریخ، جغرافیا، تجربیات شخصی، روانی و... در این زمینه تأثیر مستقیم دارند و تاریخ و جغرافیا از مابقی موضوعات پررنگترند.»
شاعر جغرافیای محله
او ادامه میدهد: «برای مثال، شعر دفاع مقدس یک روز پس از آغاز جنگ با رباعی حمید سبزواری با مطلع «بردار صلاح رزم را و بر دشمن زن» شکلگرفته است. در این حوزه، شاعران مختلفی دست به خلق اثر با موضوع فرامتن تاریخی دفاع مقدس زدهاند که محمدرضا عبدالملکیان با شعر «خیابان هاشمی» که اتفاقاً مربوط به حوزه بحث ما هم هست یکی از نمونههای خوب است. شاعر در این شعر جغرافیای خیابان هاشمی تهران را با موضوع دفاع مقدس پیوند داده است. جغرافیای تهران در این شعر به خوبی نمایان است: خیابان هاشمی/ خیابانی که مبل، در آن نمایشگاهی ندارد/ و ساندویچفروشیهایش همیشه در غربت و کسالت زندگی کردهاند/ خیابان ازدحام نانواییها/ خیابانی که شیرینی دانمارکی نمیخرد/ خیابانی که جین نمیپوشد/ خیابانی که کراوات نمیزند/ خیابانی که مژههای طبیعی را دوست دارد/ خیابانی که لباسش را از تعاونیها میخرد/ خیابانی که لباس تنش را/ برای سیلزدگان میفرستد.»
وقتی شاعر به مخاطب نزدیک میشود
این استاد دانشگاه در توضیح اینکه چرا شاعران نمادهای تاریخی و جغرافیایی را بیشتر در شعرشان متجلی میکنند، میگوید: «شاعر با گفتن از نمادهای تاریخی و یا جغرافیایی احساس میکند با مخاطبش ایجاد صمیمیت بیشتری میکند. شاعر وقتی از تهران و ویژگیهای تهران میگوید یکقدم به مخاطب نزدیکتر میشود. بسیاری از پژوهشگران معتقدند شعر امروز از حالت انتزاعی وارد ارتباط با مخاطب شده است و از همه ابزارها هم برای این ارتباط استفاده میکند تا خودش را به مخاطب نزدیکتر کند.»
یگانه اینطور ادامه میدهد: «دنیای ادبیات مدرن، دنیایی است که ضرورت دارد مؤلف با مخاطب ارتباط برقرار کند. هنر مدرن مخاطب را به رسمیت میشناسد. در شعر هم همینطور است. شاعر از ابزارهایی استفاده میکند تا به مخاطب خودش نزدیکتر شود؛ در این زمینه بهترین راه استفاده از فرامتنهایی است که شاعر و مخاطب بهصورت مشترک باهم تجربهشان کردهاند.»
از مولوی تا ته تهران
این شاعر در پاسخ به این سؤال که کتاب «از مولوی تا ته تهران» چه رویکردی به تهران دارد، میگوید: «در فاصله سالهای ۹۴-۹۷ بهنوعی فشارهای اجتماعی، اقتصادی و... باعث شد تا نگاه من از شعر عاشقانه به شعر اجتماعی برگردد و نمود چنین تغییری گفتوگو با شهر بهعنوان یک موجود زنده شد. در این کتاب شهری که در آن زندگی میکنم، در شعرم هویت پیدا کرد و با او به گفتوگو نشستم. در این کتاب وقتی تهران را خطاب میکنم، در واقع مخاطبم جامعهای است که در آن زندگی میکنم.»
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهراء در ادامه با اشاره به اینکه تصاویر تهران در مجموعه «از مولوی تا ته تهران» تصاویری واقعگرایانه از تهران است، میافزاید: «ما وقتی از تهران صحبت میکنیم، اولین مواردی که به ذهنمان میآید آلودگی هوا، ترافیک، کمآبی، شلوغی، شتاب و ... است. این فضای عمومی در شعر شاعران جدید هم وجود دارد.»
یگانه ادامه میدهد: «در ماجرای ساختمان پلاسکو، در همان ساعات و روزهای اول، شاعران مختلفی دست به قلم بردند و به آن واکنش نشان دادند. همچنین اگر رد این موضوع را در موقعیتهای مختلف اجتماعی بگیرید، متوجه میشود شاعران ساکن تهران نسبت به موقعیتها، حوادث و اتفاقات زمان خودشان بیتفاوت نبودهاند.»
تهران؛ جاده ابریشم فرهنگها
شاعر کتاب «از مولوی تا ته تهران» ادامه میدهد: «اجداد من ساکن محله کن، یکی از محلههای قدیمی و با هویت تهران، هستند. به همین دلیل، علاقه زیادی به تهران دارم. از طرف دیگر، تهران نمادی از ایران است. همه قومیتها، فرهنگها و... در جغرافیای عجیبی به نام تهران کنار هم جمع شدهاند و از این نظر بسیار جذاب است و واقعاً با این نگاه نمیشود تهران را دوست نداشت. تهران به نظر من یک نوع جاده ابریشم فرهنگی و قومیتی است. تهران محل تلاقی همه گویشها، فرهنگها و خردهفرهنگهاست.»
یگانه در مورد تفاوت شاعران با دیگر مردم میگوید: «در تهران نگاه شاعران با نگاه مردم فرق ندارد. آنچه را مردم میبینند، شاعران با حساسیت بیشتر درک میکنند. برای مثال، مردم کودکان خیابانی را میبینند، اما شاعر با اندوه قابلبیانی آن را به زبان میآورد. در واقع، آنچه را شاعر میبیند، مردم هم درک میکنند، با این تفاوت که مردم ابزاری برای بیان آن ندارند. به همین دلیل، در این کتاب گاهی رویدادهای واقعی موجب شده است تا زبان و نگاهم تلخ باشد و برای مثال بگویم:
آه! تهران خستهی مسلول!
بارِ خرمالوی «کن»ات خشکید
تب به «پایانهی جنوب» رسید
چمنِ «راهآهن»ات خشکید
او ادامه میدهد: «در کتاب از مولوی تا ته تهران، گاهی با همه تلخیها از شرایطی که در آن زندگی میکنیم گلایه کردهام. در این کتاب تختی برای من نمادی از تهران است و در بخشی از شعرهایم گفتهام:
کاش «تختی» دوباره برمیخاست
با سر و دوش «خانیآباد»ی...»
یگانه حرفهایش را اینطور پی میگیرد: «واقعاً احساس کردهام مسائل اقتصادی موجب کمرنگ شدن وجوه فرهنگی مردم تهران شده است. امروز محلههای قدیمی و اصیل تهران به خاطر مسائل اقتصادی شدهاند جنوب شهر و ساکنان این محلههای زیبا و اصیل احساس تعلقی به آن ندارند و در فکر مهاجرت به محلههای بالاتر هستند. برای همین اگر گلایه در این شعرها وجود دارد حاصل چنین نگاهی است. آنجا که نوشتم:
شهر من درد میکند بدناش
سرفههایش به خون نشسته و تب
میهراسد زمین بلرزاند
«حسنآباد» و «شوش» را یک شب...»
درباره شاعر
در کارنامه سپیده یگانه کسب مقام دوم در همایش کشوری شعر آیینی در بخش اساتید (سال ۱۳۹۳)، شایسته تقدیر در پنجمین همایش کشوری شعر آیینی (سال ۱۳۹۴)، مقام اول جشنواره قرآنی کودک و نوجوان در رشته شعر (سال ۱۳۷۹)، کسب مقام اول شعر جشنواره نشریات دانشجویی (سال ۱۳۸۲) و عضویت شورای مرکزی انجمن نخبگان و استعدادهای برتر ایران، (۱۳۸۹ تاکنون) دیده میشود.
از او مجموعه شعر «از مولوی تا ته تهران» و کتابهای پژوهشی «غربت خیس دریا: نگاهی به زندگی و اشعار محمدعلی بهمنی»، «ادبیات انقلاب اسلامی» و «تاریخ تحلیلی دفاع مقدس و بازتاب آن در ادبیات ایران» منتشر شده است.
نظر شما